فرجام سیدِ طلبه و فداییان اسلام
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۴۰۸۳
نویسنده کتاب «شیعهگری» در سال ۱۳۲۴ برداشتهای مغرضانهای از احکام اجتماعی و فقهی اسلام و جایگاه روحانیت منتشر و بر نظر خود پافشاری کرد و موجبات ناراحتی عمیق جامعه روحانیون و متدیان همعصر خود شد. علامه امینی نویسنده کتاب را مرتد اعلام کرد و سید مجتبی میرلوحی داوطلب اجرای حکم الهی درباره نویسنده شد.
به گزارش ایران اکونومیست، ششم آبان شصت و هفتمین سالروز دستگیری هسته مرکزی جمعیت فداییان اسلام در سال ۱۳۳۴ است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سابقه
مشوق اصلی ورود سید مجتبی میرلوحی به عرصه سیاسی اجتماعی ایران، مبارزه عملی با شبههپراکنیها و اباحهگریهای سید احمد حکمآبادی معروف به احمد کسروی علیه اسلام و تشیع بود.
سید احمد تا قبل از کنار گذاشتن لباس روحانیت در ۳۷ سالگی، در شمار یاران شیخ محمد خیابانی و حزب دمکرات تبریز تا شهریور ۱۲۹۹ علیه حکومت احمد شاه قاجار مبارزه کرد اما با عقیم ماندن قیام و به شهادت رسیدن شیخ، از راه خود برگشت و مبارزه و لباس روحانیت و دین را کنار گذاشت و به استخدام وزارت عدلیه – دادگستری – رضا خان درآمد. ابتدا به عنوان قاضی و بعد از انفصال از قضاوت، به عنوان وکیل در ساختمان وزارتخانه به کارش ادامه داد.
سید احمد حکمآبادی در کسوت روحانیتمطلع بودن حکمآبادی از احکام اسلام، سبقه پژوهشگری و نشستن بر کرسی قضاوت و وکالت، زمینه قلمفرسایی او علیه اسلام و تشیع را به وجود آورد به نحوی که کتابهای متعددی در حوزههای اجتماعی، مذهبی و سیاسی نوشت. از جمله این کتابها، کتاب تاریخ مشروطه ایران، تاریخ هژده ساله آذربایجان، شیعهگری، صوفیگری، شیخیگری و بهاییگری بود.
اما در بین همه کتابهای سید احمد، کتاب شیعیگری به دلیل طرح شبهاتی علیه مسائل حکومتی اسلام و تشیع و اهانت به روحانیت، سر و صدای بیشتری در جامعه مذهبی ابتدای دهه ۱۳۲۰ ایران به راه انداخت طوری که چاپ اول کتابش توسط رژیم پهلوی ممنوع شد اما او آرام ننشست. نویسنده کتاب، تصمیم گرفت با تغییر نام «شیعهگری» به «بخوانند و داوری کنند» کتاب را با نامی جدید منتشر کند.
مباحث مورد توجه کتاب «بخوانند و داوری کنند» یا همان «شیعهگری» در استمرار کتاب نویسنده ضد شیعی دیگری به نام حجتالاسلام علیاکبر حکمیزاده است. او، چند ماه قبل از کسروی کتابی با نام کتاب «کشف اسرار هزار ساله» نوشت و ابهامات و اتهامات متعددی را نسبت به اسلام، احکام حکومتی، تشیع و روحانیت شیعه مطرح کرد.
واکنش به کتب ضدشیعی
در میان مراجع و علمای دهه ۱۳۲۰ آیتالله سید روحالله موسوی خمینی واکنشی مستدل و محکم به کتاب حکمیزاده نشان داد. ایشان برای پاسخ به او حاضر شد جلسات درس و بحث خود در قم را دو ماه تعطیل کند تا وقت کافی برای پاسخهای مفصل در رد توهینها و اتهامات مطرح شده در کتاب «کشف اسرار هزار ساله» داشته باشد.
امام خمینی قبل از این کار نسبت به سکوت علمای شیعه همعصر خود، گفت: «امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟ همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بیسر و پا را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب روحی له الفدا، آن همه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد.»
پاسخهای امام خمینی به کتاب حکمیزاده تحت عنوان کتاب «کشفالاسرار» منتشر شد و بارها تجدید چاپ شد.
سید مجتبی و سید احمدواکنش سید مجتبی
کتاب شیعهگری کسروی در سال ۱۳۲۳ به دست طلبهای انقلابی به نام سید مجتبی میرلوحی معروف به سید مجتبی نوابصفوی افتاد. واکنش این طلبه ۲۰ ساله به این کتاب، سرنوشت و آینده او را رقم زد.
سید مجتبی بعد از خواندن کتاب شیعهگری، آن را به دو تن از مراجع و علمای همعصر خود، شیخ عبدالحسین امینی نجفی معروف به علامه امینی و آیتالله سید حسین طباطبایی قمی معروف به حاجآقا حسین قمی نشان داد و آنان بعد از مطالعه کتاب، نویسنده آن را مرتد دانستند و پاسخها تکلیف سید مجتبی را برای مبارزه با تفکر نویسنده و مروجان بیدینی در عصر رضا شاه پهلوی را روشن کرد.
سیدِ دست به طبانچه
اینکه چطور شد که سید مجتبی دست به طبانچه ببرد و اقدام به ترور سید احمد کسروی کند، از جمعیت مبارزه با بیدینی رونمایی کند یا جمعیت فداییان اسلام را تشکیل دهد، موضوعاتی است که راوی آن، یکی از دوستان نزدیک سید مجتبی است.
اسدالله صفا در خاطراتش نوشت: «آن موقعی که ما در زندان بودیم، با شهید نواب، غذای زندان را نمیخوردیم بچهها از بیرون وسایل غذا را میآوردند و خودمان غذا درست میکردیم. یک روز گوشه حیاط نشسته بودیم و داشتیم به همراه شهید نواب برای غذا برنج پاک میکردیم. به مرحوم نواب گفتم: «آقا، میخواهم چند چیز را از شما بپرسم، اجازه میدهید؟» گفت: «هر چه سوال دلت میخواهد بپرس.»
سید مجتبی و دوستانشاول چیزی که سوال کردم، همین بود که شما اول کسی بودید که کسروی را زدید، دوست دارم این ماجرا را برایم تعریف کنید. مرحوم نواب گفت: «من آن مجله «شیعهگری» کسروی را خدمت آیتآلله العظمی حاج آقا حسین قمی که در زمان خود از مراجع بزرگ نجف بود، دادم و گفتم: «حاج آقا، اگر کسی به این گفتهها اعتقاد و باور داشته باشد، حکم آن چیست؟» حاجآقا گفت: «یک هفته به من وقت بده.» حاج آقا مجله را برد و بعد از یک هفته داد به من و گفت: «هرکس اعتقادش بر این مطالب باشد و با آگاهی نوشته باشد، حکم قتلش بر هر فرد مسلمانی واجب است.»
من این را که از حاج آقا شنیدم، بلند شدم و یکسره آمدم منزل آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی. آنجا خودم را به آقا رساندم و گفتم که یک چنین جریانی است و من خود آمادهام، تکلیفم این است که بروم و آن (کسروی) را بزنم، آقای کاشانی به من گفت: «فرزندم، حالا صبر کن، دست نگه دار.» حالا مرحوم چه حسابی میکرد، نمیدانم.
... شنبه روزنامهها را گرفتم، دیدم هیچی در آنها نیست. قبل از آن، منزلش را شناسایی کرده بودم - نزدیکیهای میدان حر فعلی باغشاه سابق کوچه خورشید بود - روز یکشنبه یا دوشنبه، تک و تنها رفتم که در خانهاش را بزنم، دیدم در را باز کرده، دارد از خانه بیرون میآید. تا من را دید، دستش را برد برای اسلحه من هم اسلحه را از کمرم درآوردم و سه تیر به طرفش شلیک کردم که افتاد. صدای تیر که بلند شد، مردم ریختند بیرون. آن موقعها کسی باور نمیکرد طلبه اسلحه به دست بگیرد و اگر یک فشنگ میگرفتند پوست سرت را میکندند.
مردم میگفتند «بگیریدش» فکر میکردند کس دیگری زده است. گفتم: کی را بگیرند؟ من او را زدم. مردم باور نمیکردند. کسروی را بردند. چند پاسبان هم من را به پاسگاهی در میدان توپخانه بردند و من هم چند وقتی آنجا زندانی بودم.
علمای نجف نامه نوشتند به تهران، تلگراف زدند. حتی خود آیتالله کاشانی اعلامیه پخش کردند در بین مردم و تهدید کردند که اگر یک مو از سر این سید - نواب صفوی - کم شود، دست به اقدامات جدی و اساسی خواهیم زد. مردم و علما دستگاه را بیچاره کردند. آنقدر که اعتراض و داد و فریاد زدند، دستگاه مجبور شد اعلام کند: «سند بیاورید تا نواب را موقتا آزاد کنیم تا محاکمهشان شروع شود.»
به جدهام فاطمه زهرا (س) مردم دو تا گونی سند کولشان کرده بودند، عوض یک سند. برای آزادی بنده و سرانجام مردم از زندان شهربانی ما را با سلام و صلوات گذاشتند روی کولشان و با شعارهای اللهاکبر، زنده باد اسلام، زنده باد قرآن، در کوچه، بازار و خیابان نقل و شیرینی پخش کردند، گاو و گوسفند سر بریدند. کسروی را هم بردند بیمارستان، چند وقت بیمارستان بود و نمرد. بعد دوباره برگشتم نجف، علمای نجف هم بسیار استقبال گرم و خوبی از ما کردند، بعد از این ماجرا، عدهای که بعدها به جمعیت «فدائیان اسلام» مشهور شدند، دور و برما جمع شدند.»
تولد جمعیت فداییان
بعد از ترور نافرجام سید احمد حکمآبادی، سید مجتبی در بیانیهای از تشکیل جمعیت فداییان اسلام خبر داد و تشکل مذبور را با همکاری یکی دیگر از رفقای طلبهاش به نام سید حسین امامی به صورت مخفیانه تشکیل داد و به مرور بر تعداد اعضای آن افزود.
سید عبدالحسین واحدیاعضای شورای مرکزی جمعیت فداییان اسلام در اواسط دهه ۱۳۲۰ شامل حجج اسلام سید مجتبی نواب صفوی، سید شمس قناتآبادی و سید حسین امامی و آقایان سید علیمحمد امامی، مهدی عراقی، محمدصادق امانی، مظفرعلی ذوالقدر، عبدالحسین واحدی، خلیلالله طهماسبیان معروف به خلیل طهماسبی، محمد واحدی، علی صداقت، محمدمهدی عبدخدایی و سید محمدعلی میردامادی بود.
خلیلالله طهماسبیانلیست ترورها
کار ناتمام سید مجتبی در هشتم اردیبهشت ۱۳۲۴ را حجتالاسلام سید حسین و سید علیمحمد امامی در بیستم اسفند همان سال تمام کردند. برادران امامی با حضور در ساختمان عدلیه - کاخ دادگستری – سید احمد کسروی و منشی او را با ضربات چاقو از پا درآوردند.
با اعدام انقلاب کسروی به دست برادران امامی، لیست دولتمردانی که به زعم جمعیت فداییان اسلام خائن به ایران و اسلام بودند، تعیین و هسته اصلی جمعیت با برنامهریزی دقیق سراغشان رفت.
هژیر
حجتالاسلام سید حسین امامی، عبدالحسین هژیر وزیر دربار پهلوی را در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۲۸ در مراسم روضهخوانی محرم در مسجد سپهسالار واقع در میدان بهارستان تهران با شلیک هفتتیر ترور کرد.
دکتر فاطمی
دکتر سید حسین فاطمی در بهمن ۱۳۳۰ در انتخابات هفدهمین دوره مجلس شورای ملی شرکت کرد و برای بار دوم به نمایندگی از مردم تهران به مجلس رفت. او اما قبل از دریافت اعتبارنامهاش عصر ۲۵ بهمن در چهارمین سالگرد ترور محمد مسعود مالک روزنامه «مرد امروز» که در قبرستان ظهیرالدوله شمیران برگزار شد، شرکت کرد و در حالی که در جمع حاضران مشغول سخنرانی بود، هدف گلوله نوجوان ۱۵ سالهای به نام محمدمهدی عبدخدایی قرار گرفت و از ناحیه قلب به شدت مجروح شد.
با وجودی که حسین فاطمی از یاران دکتر محمد مصدق از اعضای جبهه ملی بود اما در خلاء حضور سید مجتبی نوابصفوی، عبدالحسین واحدی دستور ترور حسین فاطمی وزیر خارجه دولت دوم دکتر محمد مصدق را با تصور دور کردن دولت ملی از دین و آیین، صادر کرد و محمدمهدی عبدخدایی، دکتر فاطمی بر سر مزار دوستِ روزنامهنگارش ترور کرد اما از مرگ نجات یافت.
حاجعلی رزمآرا و حسین علا
خلیل طهماسبیان معروف به خلیل طهماسبی در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ در حیاط مسجد شاه تهران، سپهبد حاجعلی رزمآرا نخستوزیر وقت پهلویِ پسر و مخالف ملی شدن صنعت نفت ایران را ترور کرد اما با حمایت آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی و بیانیه مجلس شورای ملی از مرگ جان به در برد و آزاد شد.
او پنج سال بعد ساعت سه و نیم بعدازظهر دوم آذر ۱۳۳۴ در حالی که به دنبال حسین علا دیگر نخستوزیر رژیم پهلوی وارد مراسم روضه محرم مسجد سپهسالار میدان بهارستان شد و قصد داشت با شلیک هفتتیر او را از پا درآورد اما به دلیل گیر کردن اسلحه نتوانست به هدفش برسد با این حال با ته هفتتیرش به شدت به پشت سر علا کوبید و موجب ایجاد جراحت عمیقی در سر او شد. علا چند روزی روی تخت بیمارستان افتاد اما در نهایت از مرگ، جان به در برد.
دادگاه نظامی سید مجتبی و یارانشفرجام
ترور ناموفق حسین علا بهانهای محکم به فرماندار نظامی تهران داد تا ابتدا حجتالاسلام سید مجتبی نوابصفوی رییس جمعیت فداییان اسلام را در تاریخ اول آذر ۱۳۳۴ دستگیر کند و پنج روز بعد، سه عضو موثر دیگر جمعیت فداییان اسلام شامل سید عبدالحسین واحدی، خلیلالله طهماسبیان و مظفرعلی ذوالقدر را بازداشت و زندانی کند.
رژیم پهلوی شادمان از دستگیری نوابصفوی و یارانش پس از چند جلسه دادگاه نظامی، آنان را به اشد مجازات محکوم کرد. حسین آزموده دادستان وقت ارتش ادعانامه خود علیه نواب را صادر کرد و محاکمه آنان توسط سرلشکر قطبی آغاز شد. دادگاه پس از هشت روز حکم نهایش را صادر کرد. طبق این حکم نواب و یارانش به جرم قیام مسلحانه بر ضد سلطنت مشروطه، بدون تخفیف در مجازات به جوخه اعدام سپرد شدند و رکن دو ارتش، سه نفر از آنان را در میدان تیر پادگان شماره یک قصر لشکر، پادگان لشکر دو زرهی تهران، تیرباران کرد.
متهم چهارم یعنی سید عبدالحسین واحدی نیز در روند رسیدگی دادگاه به دلیل مشاجره لفظی با تیمور بختیار فرماندار نظامی وقت تهران با شلیک مستقیم او به سرش به شهادت رسید.
منابع:
منظورالاجداد، فدائیان اسلام، صص۱۸۸، ۱۹۰، ۱۹۲
خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۳۲-۳۳
زندگی و مبارزه نواب صفوی، هادی خسروشاهی، اطلاعات، ۱۳۸۶
جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹-۲۲۰
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: برگزیدهها ، تیمور بختیار ، مظفرعلی ذوالقدر ، محمدمهدی عبدخدایی ، سیدعبدالحسین واحدی ، محمدصادق امانی ، محمد مصدق ، احمدشاه قاجار ، علامه امینی ، حسین فاطمی ، پهلوی پسر ، دربار پهلوی ، صنعت نفت ایران ، خلیل طهماسبی ، رضا خان ، حاجعلی رزم آرا ، آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی ، مهدی عراقی ، جمعیت فدائیان اسلام ، رژیم پهلوی ، انقلاب اسلامی ، عبدالحسین هژیر ، احمد شاه قاجار ، رضا شاه پهلوی ، حجت الاسلام سید مجتبی نواب صفوی ، عبدالحسین واحدی ، سید احمد حکمآبادی ، حجتالاسلام علیاکبر حکمیزاده ، آیتالله سید روحالله موسوی خمینی ، سید علیمحمد امامی ، پادگان لشکر دو زرهی تهران ، مسجد شاه تهران ، سید شمس قناتآبادی ، سید عبدالحسین واحدی ، شیخ عبدالحسین امینی نجفی ، آیتالله سید حسین طباطبایی ، اسدالله صفا ، ظهیرالدوله شمیران
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: برگزیده ها تیمور بختیار محمد مصدق احمدشاه قاجار علامه امینی حسین فاطمی پهلوی پسر دربار پهلوی صنعت نفت ایران خلیل طهماسبی رضا خان حاجعلی رزم آرا مهدی عراقی جمعیت فدائیان اسلام رژیم پهلوی انقلاب اسلامی عبدالحسین هژیر احمد شاه قاجار رضا شاه پهلوی مسجد شاه تهران آیت الله سید حسین طباطبایی جمعیت فداییان اسلام سید مجتبی نواب صفوی حجت الاسلام سید فدائیان اسلام آیت الله سید رژیم پهلوی حسین فاطمی اسلام سید حکمی زاده سید حسین شیعه گری حاج آقا کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۴۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیام حضرت آیتالله حسین نوی همدانی به اختتامیه همایش ملی «هویت عصری زنان در آئینه قرآن و حدیث» به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین.
با سلام و تحیت به آن مجمع محترم؛
موضوع «جایگاه و موقعیت بانوان» از دیرباز مورد گفتمان اندیشمندان و صاحب نظران بوده و نویسندگان و نظریه پردازان در این زمین دیدگاههای گوناگونی ارائه داده و هر یک از آنان برداشت و تحلیلی داشته و طبق جهان بینی خود آن را ابراز داشتهاند. که این موضوع مطالعه تاریخ اقوام و ملل روشنتر میشود.
در این میان مکتب حیات بخش اسلام که کاملترین ادیان است با توجه به نظر واقع بینانه به انسان و وظایف و تکالیف او، موقعیت بانوان را به نحو اصولی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با عنایت به ساختار زنان به تبیین حقوق آنها پرداخته است که با نگرش دقیق و خالی از اغراض باید گفت: در هیچ مکتب و گرایشی اینگونه حریم و حقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته و شأن و منزلت آنان مصونیت پیدا نکرده است.
مگر نه این است که پیش از ظهور اسلام با زنان در همه نقاط جهان به بدترین نوع برخورد میشده و از کمترین حقوق اجتماعی محرومشان داشته بودند.
که در آن فضای مسموم حضرت رسول اکرم (ص) رفعت مقام و شأن بالای بانوان را با کمال صراحت اعلام و قوانینی بر اساس فطرت انسان مقرر داشت.
و مگر نه این است که با استقبال از حضور زنان در عرصههای جهادی و آموزشی و پرورشی و اجتماعی سالهای نخستین ظهور اسلام به عصر طلایی تبدیل شد و بر تارک جبین تاریخ اسلام درخشید.
انسانی در میان دو دیوار بلند تحجر و تمدن کاذب. محبوسی در اعماق دو زندان: زندان جاهلیت و زندان بردگی مدرن. اسیر دو کمند: کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افترات. مقهور دو فرهنگ، فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام آزادی و به عنوان علم و تمدن و تساوی حقوق. بالاخره فریادگری بدون فریادرس! و مجرمی بدون ارتکاب جرم، مظلومی به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح.
در روزگاری که در تمام فرهنگهای اقوام و ملل جهان «زن» به عنوان یک «موجود پست» و «طفیلی» و انسان درجه دوم مطرح بود و تلخی و محرومیت بر همه ابعاد و زندگی او چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی سایه افکنده و مورد بدبینیها و آماج تهمتها بود و از هیچ روزنهای بر افق زندگی او روشنایی نمیتابید، و همه درها بر روی او بسته بود، خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی او را از کران تا کران روشن نمود و ندای عطوفت آمیز پیغمبر رحمت، حضرت محمد (ص) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.
حضرتش موقعیت مهم «زن» در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگیها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود این موجود بدیع قرار داده است را گوش زد کرد و آیههایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود. «زن» را به عنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همه کمالات و کرامتهای انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد.
«من عمل صالحا من ذکر أو انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طیبة ولنجزینهم اجرهم بأحسن ما کانوا یعملون»
«ان المسلمین و المسلمات و المومنین والمومنات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات و الصابرین و الصابرات والخاشعین والخاشعات و المتصدقین و المتصدقات والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین الله کثیرا و الذاکرات أعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما»
این نمونهای از آیات قرآن در عظمت زنان است و بر همین اساس همانطور که نمونهای از مردان برای الگوسازی ذکر نمود، از زنان شایسته یز به عنوان الگو معرفی میشود:
«ضرب الله مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلهم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون إذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین»
و در روایات ما نیز احادیث مختلف و متواتر درباره حقوق و جایگاه بانوان ذکر شده است که توصیه میشود به کتب حدیثی ما مراجعه کرده و با در نظر گرفتن سند احادیث بعضی از مطالب جعلی که با قرآن کریم مطابقت ندارد را استثنا نمود.
امروز نیز دنیای کفر با متهم ساختن اسلام نسبت به حقوق زن آنچه را که خود در عمل انجام میدهد به دین مقدس ما نسبت میدهد در حالی که با این عمل می خواهد پرده سیاه بر حقایق و موقعیت زن در اسلام بپوشاند و عمل ننگین خود را نسبت به بانوان توجیه نماید، اما باید با صدای رسا و بلند اعلام کرد که این دین بزرگترین حامی حقوق زن میباشد.
در پایان از همه حاضرین، خصوصاً از برگزارکنندگان این جلسه محترم و به ویژه نماینده معظم ولی فقیه آیت الله آقای نور مفیدی کمال سپاس و تشکر را دارم و و توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم و ملتمس دعای خیر میباشم.
کد خبر 6094197